my daughter

Lilypie 3rd Birthday Ticker

Wednesday, September 06, 2006

سلام . با وجوديكه مامانم تصميم گرفته بود كه تا عكسامو نياورده برام چيزي ننويسه ، ولي خوب اومدم . دلم براتون تنگ شده بود . من شيطنتم همچنان ادامه داره . يه وقتي چشمم نزنيد ها . ديروز رفتم خونه خاله نسرين . خاله نسرين دو روز توي هفته درمانگاه نمي ره و خونه ست و حالا كه ماماني مسافرته به مامانم گفته منو ببرن اونجا . اونجا دو تا پسر خاله دارم يكي سه ساله و يكي ديگه 7 ساله . خيلي هم منو دوست دارن . خاله فرشته هم اومد اونجا و من كلي دوباره با ني ني دو ماهه ش بازي كردم .تا اينكه بعد از ظهر مامانم از سركار اومد و منهم كلي خوشحال بودم ، خاله فرشته هم چون مريض داشت مجبور شد بره مطب و بچه ها پيش مامانم و خاله نسرين بودن . ني ني گولو هم چون واكسن زده بود بيقراري مي كرد و بهش استامينوفن داده بودن كه آروم بشه . مامانم منو خوابوند . منهم نيم ساعتي خوابيده بودم كه يهو يواشكي چشم باز كردم ديدم بعله ني ني خان داره غذاي منو ميخوره . حالا شما بگيد جاي من بوديد چكار مي كرديد ؟ منهم همون كارو كردم . خوب كردم ..... خاله نسرين هم صبحش در طي يك عمليات انتحاري جلوي موهامو كوتاه كرد . اونموقع هام كه كوچولوتر بودم خاله نسرين موهامو ميزد و حتي يه دفعه مامانمو تهديد كرد كه بايد موهاي ني ني رو از ته بزني وگرنه يه روز كه بياري اينجا خودم ميزنم . مامانم هم كه چشمش ترسيده بود ، داد موهاي خوشگل منو از ته زدن . واي كه چه زشت شده بودم وهمه بهم مي گفتن آقا پسر . آخه يكي نيست بگه چرا بيكار مي شيد به موهاي من گير مي ديد . آخه من كه بدنيا اومدم كلي مو داشتم ولي همه مي گفتن كركه مي ريزه . ولي اون موها نريخت و كلي هم بلند شد تا اينكه موهامو زدن . حالا كه بلند شده اندازه همون موقع هاست . خدا كنه مامان زودتر عكسامو بذاره . عكساي كچليم هم هست . راستي فردا ني ني عمو حامد هم مياد آخ جون .امروز هم اومدم خونه خاله نسرين . صبح اونقدر خوابم ميومد كه نگو و وقتي مامانم منو برد و شست و آورد لباسامو عوض كرد و بردتم توي ماشين اصلا " بيدار نشدم . امروز هم تولد مامان جونه و ميريم خونه شون . واي وقتي مامانم دير مياد مي نويسه همه خبرهام مي مونه . يادم رفت بگم رفتي سيسموني ني ني عمو حامدو ديديم . ( عموم نيست ها . من اصلا" عمو ندارم . به دوستاي پدر مي گم عمو و خيلي هم دوستشون دارم . اونا منو خيلي دوست دارن . ) بهرحال اتاقش خيلي خوشگل بود و منهم كلي ذوق كردم و كلي چيزاشو بهم زدم . به به .

<< Home