my daughter

Lilypie 3rd Birthday Ticker

Sunday, May 13, 2007


روز جمعه توي توچال - نمايشگاه ماشينهاي اسپرت

عكس مهدكودك - اسفند 85


روز جمعه قبل از رفتن به پارك




جمعه شب - پارك انديشه



از آرش ياد گرفتم تمام راههاي بالا رفتن از سرسره رو امتحان كنم

اينم يه راه ديگه - چرا چشم بسته ميرم ؟
دقت كرديد چند وقته من يكشنبه ها ميام ؟ براي خودم هم عجيب بود الان فهميدم . خوب من يه چند وقته همه كار و زندگي رو ول كردم و همه كارم شده ناناي كردن . تمام مدت به مامانم ميگم خوشگلا بايد برقصنو بخون و وقتي مامانم ميخونه - كه اونم فقط همين تيكه شو بلده - شروع ميكنم به رقصيدن . اونم چه رقصي . البته تاكيد كنم كه فقط با خوندن مامانم ميرقصم و وقتي آهنگشو ميذارن تعجب ميكنم و هي به مامانم ميگم : مامان اينووووووووووووو. انگار اون آهنگو مامانم خونده . تا صبح چشمامو باز ميكنم شروع ميكنم به ناناي . البته امروز استثنا بود و گريه كردم چون خوابم ميومد و به مامانم گفتم مامان بيا لالا كنيم و مامانم هم منو بغل كرد و سوار ماشين كرد منم Crying 2 گريه كردم .

شروع كردم به بازي با شكلها و دارم شكلها رو ياد ميگيرم و نميدونم چرا با سختاش شروع كردم . اول پنج ضلعي بعد هم مربع و يواش يواش دارم پيش ميرم .

دوباره مساله از پوشك گرفتن شروع شد . مامانم توي خونه منو باز ميذاره و منم تا دستشوئي داشتم زودي ميرفتم چلوي دستشوئي . البته مامانم اونقدر ازم ميپرسه كلافه ميشم ولي خوب خونه مون فعلا" از دست من در امانه . ولي توي مهد ميگن فعلا" كمي زوده و از دوسالگي بگيريد . براي همين فعلا" بدجور دچار دوگانگي شدم و موقعي كه پوشك هستم براي هربار جيش كردنم بايد اعلام عمومي كنم كه : من دستشوئي دارم قرار نيست جائي برم ؟ و مامانم هم هي بهم ميگه اشكال نداره پوشك داري . به همين دليل از پوشك يه ذره بدم مياد .
يه سري عكس كه اون بالاست مال روز جمعه است كه با بهزاد و حميد رفتيم نمايشگاه ماشينهاي اسپرت و البته بعدش هم پارك . توي ماشين هم هي بهزاد ميرقصيد و من هي بهش تذكر ميدادم كه : بهزاد اينجوري نكن .
راستي يه چيز ديگه خاله هاي من بهم ياد دادن كه موقع صداكردنشون اسمشونو بگم و منم بهشون نسين و فرشته و ففن ميگم . براي همين اصلا" به كسي خاله نميگم ولي ديروز يكيو پيدا كردم كه بهش خاله بگم اونم مادر جون بود . - مامان پدر - هي بهش ميگفتم خاله . اونم بيچاره كلي غصه خورد . خوب چكار كنم دير به دير ميبينمش . .
راستي فردا براي يه سري مامانا روز مادره .براي همين به همه مامانا روزشونو تبريك مي گم . ماماناي ما هم خوش به حالشون بشه چندبار چندبار براشون روز مادر ميگيريم
Happy Mother's Day



<< Home