my daughter

Lilypie 3rd Birthday Ticker

Saturday, May 26, 2007

مسافرت يه روزه

درياي خزر - چمخاله

جاي همتون خالي

وسط همون دريا توي قايق - منم حسابي ترسيدم

بام سبز لاهيجان

درياي خزر - رامسر

حركت به سمت دريا - چالوس

روز قبل از سفر شمال - سركار مامان
خوب از عكسها متوجه شديد كه ما يه سفر يه روزه و جنگي به شمال داشتيم . مامان خانوم پنج شنبه كه كلاسش تموم شد و اومد ، بهزاد و حميد هم اومدند و سريع راه افتاديم رفتيم شمال . وقتي ميخواستيم حاضر بشيم پدر گفت : زود حاضر شد بهزاد اومده . منم با همون عجله اي كه پدر صحبت ميكرد گقتم : اوكي اقا جواد . آخه من خيلي موقع ها به پدر ميگم آقا جواد . خوب به من چه مامانم هم بگه پدر تا من هم همه بهش آقا جواد نگم

توي راه هم تمام مدت بنده به همراه بهزاد به رقص و پايكوبي مشغول بودم كه البته مامانم كمي فيلم هم گرفت كه به دليل حفظ شئونات ROTFL اسلامي فيلمشو اينجا نميذاريم .

بعدش هم كه شب چالوس مونديم و صبح رفتيم كنار دريا و البته حسابي خوش گذشت . اولش يه كمي ترسيده بودم آخه دفعه قبلي كه رفته بودم يكسالم بود و از اونموقع ديگه نرفته بودم ولي بعدش حسابي شيطوني كردم و با لباس رفتم توي آب . فقط يه جا كه سوار قايق شده بوديم هم ساكت نشستم ولي خيلي كيف داد و ديگه دلم نميخواست برگرديم . ولي مامانم بايد ميومد سركار و ديروز برگشتيم و من از ساعت 8 توي راه خوابيدم تا امروز صبح كه پا شدم و به مامانم گفتم : مامان بريم قايق سواري .

خوب بقيه ش باشه براي بعد و اما بازم كلي تولد بازي داريم :
اوليش تولد بهدونه خانم نازنازيه -

Birthday Surprise Party

و تولد آقا سينا گل گلاب -
تولدتون مبارك باشه و اميدوارم ساليان سال در كنار پدر و مادر هاي مهربونتون عمر با عزت داشته باشيد و خوشبخت و خوشحال و موفق باشيد . در ضمن از شيطنتها و شيرين زبونيهاتون هم چيزي كم نشه


پ . ن . 1 . از روز جمعه صبح سرفه هاي شديد هم ميكنم . خوب نميشه كه به مامانم زياد خوش بگذره . ميشه ؟ امروز ميرم پيش دكترم .


<< Home